موفقیت اتفاقی نیست

جیم ران در جایی در مورد موفقیت خود توضیح جالبی می‌دهد و عناصری که در راه موفقیت به او کمک کردند را اینگونه شرح می‌دهد:

مردم اغلب از من می‌پرسند که چگونه در دوره شش ساله موفق شدم، در حالی که بسیاری از افرادی که می شناختم موفق نشدند. پاسخ ساده است: کارهایی که انجام آنها برای من آسان است برای آنها دشوار بود. تعیین اهدافی که زندگی ام را تغییر می دهند، برایم آسان بود. من انجام دادم ولی آنها نکردند. خواندن کتاب‌هایی که می‌توانند بر تفکر و ایده‌هایم تأثیر بگذارند، در اولویت برنامه‌هایم بود. من خواندم آنها نکردند. اگر بخواهم خلاصه کنم، می‌گویم که کاری که من انجام آن را برای خود آسان گرفتم، برای آنها آسان نبود. شش سال بعد، من یک میلیونر شدم و همه آنها همچنان اقتصاد، دولت و سیاست های شرکت‌های مادر را مقصر می دانند.

درباره کتاب

کتاب 12 ستون برای موفقیت اثر جیم ران انتشارات نیک فرجام به صورت داستان‌وار روش‌های دستیابی به موفقیت را برایمان روایت می‌کند. داستان کتاب در مورد پسری است که در راه رفتن به شهری دیگر برای وی اتفاقی می‌افتد. مایکل که در طول مسیر به چگونگی جذب مشتری خود در این شهر فکر می‌کرد ناگهان برای ماشین وی حادثه‌ای رخ می‌دهد. و مایکل مجبور می‌شود تا تعمیر شدن مجدد ماشینش در یک خانه‌ی قدیمی و باشکوه که از قضا دوازده ستون با عظمت داشت اقامت کند. در همین خانه است که مایکل با فردی که در داستان اسمش چارلی است آشنا می‌شود…